نګاه اجمالی به حکومت داری ګذشته وچګونګی ایجاد سیستم کادری خوب
نصیراحمد – مهمند نصیراحمد – مهمند

 

                                     قسمت سوم                                  ۲۸/۱۲/۲۰۱۲میلادی

کوتاه مکثی برنتایج عمل کردهای سیستم کادری سیاه ومکدردرعرصه  بازسازی واحیای مجدد ویرانی های کشورطی یازده سال ګذشته:

مسلما ما میدانیم که بعد ازهردرګیری وجنګ، که ویرانی ، تباهی وبی امنیتی وبی نظمی را به میراث میګذارد،مګرعلی الرغم آنهمه حالات دشوارومصیبت با رجنګ ،راه تامین صلح وآرامش وامنیت مجدد هیچګاه قطع و مسدود نمیګردد ۰ولی همانطوریکه دربالا ودر بحشهای قسمت اول ودوم ذکرنموده ایم که اعاده وبرقراری صلح، امنیت وتامین نظم مجدد نیز تنها و تنها در موجودیت یک سیستم کادری شفاف وباتلاش ومساعی بیریا وخستګی ناپذیر وازخود ګذری کادرهای شایسته فداکاروایثارګر ملی که اعمارواحیاوبازسازی جامعه را باتشخیص وتفکیک اولویت های ضروری واساسی آن یکی ازوجایب ومکلفیت های اصلی دانسته وکمرهمت ببند ند میتواند تحقق یابد۰،نه مدعیان کاذب مستخدمین اجانب ۰

 ما میدانیم که مشکل عمده و اساسی در کشورهای جنګ زده  تخریب وانهدام تا سیسات وهستی های مادی و معنوی ( شیرازه حیات ملی ) معمولا سبب فقدان واختلال فضای آمن وآرامش ګردید ه هرزه با مکیدن خون ومواد وامکانات سر زده وریشه میدواندوتامین واستقرارصلح وانکشاف را دشوارمی سازد۰ زیرا صلح وانکشاف دو پدیده باهم مرتبط دانسته شده، وروشن است که درموجودیت صلح، پیشرفت وانکشاف بهتروبیشتروارزانترزمینه تحقق وتطبیق حاصل کرده وموجب دانش وتفاهم واشتراک مساعی همه ګیرمیګردد ۰ باورواعتماد قوت می یابد ودرنتیجه حسن نیت وسلوک ویک محاسبه وپلان دقیق و صادقانه ،همبستګی ووحدت فکر وعمل وصلح پایداررا در یک جامعه وکشور ازهم پاشید ه به ارمغان می آورد ۰

باید خاطرنشان کردکه برآورده ساختن وپیاده نمودن این مامول انسانی نیزمانند جنګ عوامل وانګیزه وزمینه های خودرا دارد وبخاطریکه این دوګونګی عوامل وانګیزه ها (جنګ وصلح) باهم درتناسب معکوس قراردارند، بنابران ضروراست تا عوامل وانګیزه های صلح ، امن ونظم راهرچه بیشتردرریشه ها وعوامل جنګ جستجوومطالعه نمود مسیرآنرا ازموانع وآلودګی ها نیزقبلا یعنی مرحله تهدابی وآغازکارباییست  پاک وآماده کرد، تا کارتحقق عملی پروژه بازسازی واحیای مجددآسان وروندعادی خودرا حاصل نماید. آنچه ازهمه اولتردرپلان ها وپروګرامهای احیای مجددوبازسازی اصولاحق اولیت درنظرګرفته میشود ، توجه عمیق به ریشه یابی معضلات ومشکلات باید متمرکز ګردد تا برای رفع ودفع ونابودی عوامل وریشه های آن تدابیرمشخص اتخاذ وراه احیاو بازسازی وامنییت هموارشود تا کارعملیانجام شده بتواند۰

برای مردم متاثرومتضرر « ملت » موقع وزمینه مساعد شود تا خود شان بحال خودفکرکرده بتوانند وبیاندیشند که راه معقول خروج ونجات ازین حالت کدام است . مجال یابند ضرورت ها ونیازمندیهای خویشرا خود شان تشخیص دهند وبشناسند وحق اولیت دهند نه دیګران. بناء درنخستین ګام در پهلوی سایرمسایل به این پرسش ها قدامت میدهندودرصدد جستجووتحقیق راه حل می برآیند:

چرا مردم به چنګ روی آورده ویامی آورند ؟

این مهاجرت ها ودورشدن ازدامن پرمهروعطوفت مادروطن برای چه صورت ګرفته ؟

فرارمغزها واستعداد ها ی متخصص وکارفهم ازبرای چیست؟

علت ومشکل ا ساسی وضع موجود چه وازکجامنشا میګرد ؟

قبل از اینکه به وضع اسف بارومصیبت زای یازده سال اخیر کشور زیرنا م احیا وبازسازی بپردازیم ، بهتر آنست که بخاطرقضاوت سالم و کسب آموزش وعبرت وبه منظور جلوګیری از بازی های سیاسی وپیاده سازی مقاصداستعمار ی وتهاجم فرهنګی وسایرانحرافات واشتباهات زیر این عنوان ،یک بار بطور خلاصه و اجمال با اقتضاآت وایجابات مفکوره وتاریخچه احیای مجدد وبازسازی درقالب پروژه عملی آن آشنایی ومعلومات را حاصل کنیم تا ازلابلای آن به سهولت اهداف شوم و پلید وناکام طراحان وحمایت ګران ومجریان را در طی بیش از یازده سال اخیردرافغانستان تحت این پوشش مطالعه ومقایسه نماییم ۰

مفکوره واصطلاح احیای مجددوبازسازی  وانکشاف درجهان وقتی پا بمیان ګذاشت وکسب اهمیت نمود که بخش ها ، مناطق وکشورهای مختلف جهان درنتیجه جنګهای خا نما نسوز وتباه کن ، نظام ها وسیستم های سیاسی ، امنیتی، اقتصادی واجتماعی خویشرا برباد رفته ومنهدم یافتند ۰

ویرانی ، فقروغربت ، بیکاری ،بیسوادی، معیوبیت و معلولیت ها ، مهاجرت ها، ازبین رفتن و فراراستعدادومغزها ، تسلط فرهنګ جنګ وتفنګ ، نفاق افګنی وسلطه جویی ،خود کامګی ، چوروچپاول و بی عدالتی همه دست بدست هم داده وبکسب و پیشه روزمبدل وعمومیت پیدا مینماید ۰ این مفکوره بعدازجنګ دوم جهانی دراروپا که مرکزاصلی جنګ را تشکیل میداد بیشترکسب قوت واهمیت نموده وتوچه زیاد رابخودجلب کرد۰ پلان مارشال که ازجانب اروپای غربی وامریکاء بمقصد کمک به کاراحیاواعمارمجددآلمان بهد از هتلرطرح ریزی ګردیده بود یکی ازمثال های برجسته درین عرصه بشمارمی آید۰ 

ایجادوتاسیس موسسات جداګانه و « OGN » ها به منظوراجرا وپیشبرد کاراحیای مجدد و بازسازی یک تجربه کاملا جدید و بی سابقه محسوب میشد ؤتا اندازه درشرایط جرمنی بعدازجنګ نتایج مثبت را درقبال خود داشت ،  ولی در پهلوی آن مشکلاتش را نیز داراء بود ۰به ارتباط کاستی ها ومشکلات آن بګونه مثال دربسیاری حالات « N-G-O » ها به شکل یک بزنس وکار انتفاعی وسودآورمبدل شده وفعالیت میکردند۰ پول های زیادی بدسترس یکعده ازافراد واشخاص غیرمسلکی وتخصصی قرار میګرفت یا هم بدست آوردند ۰دراثرعدم کنترول و فقدان سیستم حسابدهی مبالغ زیادی حیف ومیل ګردید ه و اهداف و پروژه های مطلوبه ومطروحه ناتکمیل ونیمکاره باقی ماند ۰

همینګونه زمانیکه درافریقا ،آسیاوامریکای لاتین نیز این چنین موسسات و « N-G-O» ها نتوانستند موثریت خود را ثابت و کامیابی حاصل نمایند ،ازهمینجا بود که این مساله مورد توجه عمیق علما ودانشمندان مختلف موسسات علمی وتحقیقاتی قرارګرفته ،عملکرد ها ونتایج وتجربه های مثبت ومنفی حاصله را درین عرصه ‏مورد مطالعه ،غور وتحلیل قرارداده و به این نطرمتوسل ګردیدند که مساله احیای مجدد و بازسازی ،انکشاف وپیشرفت ،یک موضوع ساده نبوده که بتوان باموجودیت ودسترسی صرف منابع پولی به شاخی بادکرد وآنرا پیش بردوانجام داد ، بلکه ایجاب می نماید تا قبلا مورد مطالعه عمیق ودقیق قرار داده شده و براساس یک پلان دقیق و سنجیده شده علمی وعملی آنجام پذیرد ۰بناءضرورت دارد و ایجاب مینماید که برای ساحات مختلف اجتماعی ، تعلیمی ، اقتصادی پروژه احیای مجددو بازسازی کدرهاومتخصصین دارای تحصیلات عالی مسلکی تربیه وپرورش واهل کار بکار ګماشته شوند ۰ این قول منظوم کتابهای مملو از پیام هوشدار وتنقید و رهنمایی را درخود نهفته دارد :

ند هد هوشمند  رو شن رای        به فرومایه کار های خطیر

 بوریا باف ګرچه با فنده است        نبرند ش به کار ګاه  حریر

همچنین درنتیجه کارروی معلومات ، مدارک وتجارب جمع آوری شده متذکر ه بالادرعرصه احیای مجدد وباز سازی که ازسایر مناطق وکشورهای مختلف جهان نیز بدست آمده ، تحلیل ها ونظریاتی قایم وبیان  ګردیده ، که صرف  پیشرفت احیای مجدد وبازسازی یک پدیده فوق فزیکی دانسته میشود ، بطور مثال برای یک مکتب تنها ساختمان یک عمارت مقبول کافی نبوده ، بلکه هدف ازساختمان یک مکتب باییست این باشد که این مکتب در زندګی علمی وعملی مردم محل یا منطقه چه اثرات مثبت داشته ، مردم تا چه حدی به فواید آن مطمین و متیقن شده میتوانند ۰

اهداف احیای مجدد و بازسازی باییست در چوکات یک پلان وپروګرام منظم مرحله به مرحله طوری درنظر ګرفته شده و ګنجانیده شود که مشکلات و دردهای جامعه تخریب شده با آن حل ومداوا شده ومرهم زخم ها و دوای دردها شده بتواند ۰ وموجب رشداقصادی جامعه ومنطقه مطلوب ګردد ، درتامین امنیت تاثیرمثبت داشته ، بیکاری وبی روزګاری را کم واز میان بردارد ،فقر وغربت ومرض را نابود نماید ،نه تنها از فرارمغز ها جلوګیری کرده ، بلکه زمینه سازاعتماد ورشداستعدادها ی جدیدوناشګفته وبازګشت مغز های مفرورنیز شده، در امرمبارزه با بیسوادی در یک پروژه ملی تا سرحد نابودی آن نقش ورول عمده ایفا شده بتواند۰ فرهنګ جنګ وتفنګ به  فرهنګ صلح وصمیمت  مبدل شده و تقویت معیارهای موثر اخلاقی تقوی وشایستګی در ساختمان جامعه نیز جدا درآن مدنظر باشد ۰

بطور مثال هرقدر که درجامعه فقرو بی روزګاری تقلیل یابد وټقوا وپرهیزګاری مسلط ګردد به همان اندازه دامنه فسادوچپاول وغارتګری چیده میشود ، وبه همان پیمانه شناخت واحنرام حقوق شخصی اجتماعی تقویت ومسلط میګردد۰ هرقدرکه زتدګی مردم در جهت آرامی وانکشاف اقتصادی پیش برود بهمان اندازه لحاف وتومار فرهنګ جنګ وتفنګ چیده ومانع وسدراه نفوذ ودست درازیهای  بیرونی میشود ۰

برای شروع پلان و پروګرام احیاء و باز سازی لازم وضروراست که مردم خود حالت را درک نمایند که درکدام وضع قرار دارند . راه معقول خروج ونجات از ین وضع چطوراست ؟ برای مردم فرصت را مساعد وایشانراسهیم ساخت تا اینکه مشکلات ومعضلات خود را خود شان شناسایی کنند ۰ به مردم این موقع و امکان میسروفراهم ګردد که ضرورت ها ی محیط وماحول خویشرا مشخص وخود پیشنهاد نمایند ( منابع را تشخیص وبه اختیارخود داشته باشند ، این بدان معنی است کارها به خوشی ونفع خود شان جریان دارد۰ در چنین صورت است که آنها باشوروشوق وعلاقمندی خاص ومطمین وباورمند به نتایج کاروآینده خویش سهیم وهمکار ګردیده از دل و جان ازکاروفرآورده های نافع وسودمند خویش حفاظت وحراست و دفاع مینمایند۰ درعکس صورت ضرورت های اولی واساسی مردم ومنطقه ازنظردور وغیرنافع وموهوم مانده بی علاقه شده و سهم نمیګیرند  ، واضج است چنین پروژه ای هرګز کامیاب نمیشود ۰

مردم وکشور ماافغانستان  که جزءای ازاین قانونمندی بشمارمیآید واینست که تقریبا بیشترازسه دهه به این طرف درخون وآتش وویرانی به سرمی برند، بخصوص طی یک دهه اخیر«مایک شانس وامکانات طلایی راباخته ایم »علی ا لرغم موجودیت بیدریغ قوت های نظامی ، مالی وسیاسی دول معظم وقوی خارجی و تلاش ها ومساعی جامعه بین المللی ظاهرازیرنام تامین امنیت واعمارمجدد با ګذشت هرروزنه تنها دسترسی وتقرب به هدف اعلام شده اولی « بن »به سود افغانها وافغانستان دشوارترشده میرود ، بلکه استتارومعامله ګری های پنهانی وعلنی باخدعه ونیرنګ وخیمه شب بازی ها ی کشورهای ذیدخل ،منطقه وهمسایګان روزتا روزبرملاورسواتر می شود.

در اثرتداوم سیاست های ناشفاف ،دورویی ونیرنګ ها، وتناقض قول وفعل وعدم هم آهنګی مدعیان کمک کننده حالات واوضاع به وخامت میګراید ودورنمای تکان دهنده وخطرناک رانشان میدهد.واین بخاطریست که استعمارګران وسلطه جویان این بارتوانسته اند شیرازه ساختارنظام اداره ووحدت ملی راکه تاحدود زیادی با تجاوز وحشیانه وظالمانه شوروی سابق برهم خورده بود ،بابراه اندازی جنګ های ظاهراداخلی «نیابتی»تنظیمی متعاقب آن با ایجاد شرکت سهامی و مافیایی مولود« درامه بن» آنرا کاملا دګرګون وبقایاوآثارآنرااز بنیاد متاثرواسیب پذیرنمایند و برای تقرب ودسترسی به اهداف پلید وظالمانه استراتیژیک استعماری خویش تاکتیک هاوروش های ګوناګون رابکارګیرند، ورنه به سوالات فوق الذکر وهمانندآنها پاسخ تهیه کردن و سپس بالای آنها کار کردن برای پروژه احیا وبازسازی مجدد وانکشاف موفقیت های بزرګ را ببارمی آورد۰

ما درګذشته ها شاهدرسوم وعنعنات نیک وپسندیده بوده ایم که مردم با اشتراک وسهم ګیری فراګیروفعال دراجرا ورفع مشکلات خویش در زندګی روزمره شان بدون دیکته وامرونهی وفشارافراد حکومتی ‏یا منشان تفنګ بدست سازما نهای اولیه حزبی ومحتسبین تفنګ وشلاق داردرحل مشکلات محلی ، منطقوی مردم خود با دلهای پاک ومملو ازصفاوصمیمیت می شتافتند اګر ما اعمال وکردارو حرفها وکلمات را تعبیرسوء نکنیم وباسفسطه ګویی به نفع اغراض وبهره برداری های ناجایزسیاسی توجیح نکنیم ،مثال (حشر) در موارد بستن واستحکام وکندن سربندها وانهار وجویها وهم چنین مسایل تکفین و تدفین میت وسایرمسایل کلتوری ورسم ورواجها رامیتوان منبع الهام وسرمشق خوبی قرارداد، نه به شکل اجباروبااهداف غرض آلود ومنفی استعماری و استثماری آن، بلکه بطورعادلانه ودلسوزانه آنرابه سودو در خدمت جامعه احیا نمود ، ټقویه وانکشاف داد وپروژه احیاو بازسازی وانکشاف را توسط خود مردم تحقق بخشید ۰درینصورت است که از پنهان کاری ها واغراض شوم وسوءاستفاده هم جلوګیری شده وهرانجنیرومتخصص وکارفرما ووسایل ووسایط ما به بجای اختطاف وآزار واذیت وتخریب به مردم انتقال وتعلق میګرفته ودربین مردم با شوروشعف ودهل وسرنا بدرقه وهمراهی وتقدیرمیشد ۰ودر پایان بیش از ده سال به نقطه بیشترازآغاز، سقوط وعودت نمیکردیم ، نظم و امنیت وآبادی وآرامی توسط خود مردم محلات تامین وحراست وحفاظت می شدوعلاوتا به ده هاهزار کارګرو کار فرماوماهرمتخصص مجرب وکارآزموده میداشتیم ۰

باین اساس ایجاب میکندوضرورت حکم مینمایدکه با مردم ، قریه  به قریه ، منطقه به منطقه وولایت به ولایت دید و بازدید قبل از ترتیب پلان و پروګرام احیا و بازسازی صورت ګرفته سطح تخریب ، ضرورت های اولی و ظرفیت های کاری وامکان موجودیت وموثریت مواد وقوای بشری از منابع داخلی محلی  برای ایجاد و تاسیسات زیربنایی با درنظر داشت شرایط وامکانات پیشرفت ورشد و انکشاف بعدی برمبنی اولویت ها مطالعه ، تثبیت و درپلان ګنجانیده شود ۰

هرګاه ما واقعا برای اعماروآبادی یک محل ، منطقه ویک کشورعلاقمندی داریم ووقت وسرمایه ای را صرف مینماییم ، در قدم اول باییست آرامی ، رفاه و امنیت مردم محل مطلوب مطرح ومطمح نظرباشد و مردم آن محل ومنطقه بارضایت ورغبت کامل خودآګاهانه وبا اطمینان خاطر توانایی وامکانات خودرادر چوکات یک پلان منظم وروشن تنظیم نمایند ، به نتایج کارمطلوب خود متیقن وباورمند باشند و بدانند وبرای شان واضح وروشن باشد ، پروژه وخدماتیکه دردست اجراست وآنها مصروف اند وهمکاری مینمایند برای خود شان ،وبه نفع خود آنهاست ، نه از دیګران و برای دیګران ۰

اکنون درروشنی مطالب یاد شده می آییم به اصل مطلب که درکشور جنګ زده وپرمصیبت ما افغانستان مساله نامنهاد احیاء واعمار مجددوبازسازی وانکشاف چګونه باید طرح وعملی میشد ۰ باین ارتباط به مطالب آتی توجه مبذول می نماییم :

تثبیت پلان قابل تطبیق درمحل ومنابع تمویل مصارف احیا ی مجدد ، بازسازی وانکشاف

تشخیص و تثبیت اولویت هادر پلان مطروحه۰

وضع وتثبیت معیارهای بازسازی وانکشاف ۰

تشخیص وتعیین مجریان ومتصدیان صاحب صلاحیت وشایسته اموربازسازی ۰

ایجا د و تاسیس موسسات ودیوانهای صاحب صلاحیت وبا قدرت نورم واستاندارد، دیوان عالی محاسبات ملی وسیستم حسابدهی شفاف متقابل با کمک دهندګان، کنترول وتفتییش درجریان عمل وکاربازساری۰ 

منابع تمویل مصارف احیای مجدد،بازسازی وانکشاف :

همه میدانستند ومیدانند که افغانستان دردوران صوبه داری تنظیمی ها( جنګهای ظاهرا داخلی ولی نیابتی) تمام هستی وامکانات مادی ومعنوی کشوربه بادفنا رفته وآنچه امکانات مالی ومادی برای کاراحیا وبازسازی ضرورت بودهمه چوروچپاول واختلاس شده و این مخارج بازسازی اصولا ولزوما باییست از منابع خارجی ذیل بدست میآمدوتدارک میګردید:

 یکی ازمنابع  عبارت ازآن پولها وسرمایه های هنګفتی است که دردوران جهاد کمک شده و به سران تنظیم ها سپرده شده بود وامروزهرکدام به سرمایه داران بزرګ درداخل و خارج از کشور مبدل شده اند بوسیله وقوت همان  پول ها مشهوروحکومت میسازند، به خاک وعزت کشور وملت افغان معامله مینمایند وخون ملت رابیشترمی مکند ۰

منبع دوم ازخارج کشوروآنهم بر مبنی آن تعهداتیکه در چنین حالات درمنشورسازمانهای بین المللی درج است و ازوظایف ومکلفیت های اخلاقی شان دانسته میشود که مردم وکشورهای جنګ زده رادستګیری وکمک رسانند۰زیرا افغانستان هم یکی از اعضای سابقه داروفعال ملل متحدبوده وچنین تعهدات و تعاون راهمیشه درحد توان وامکان خویش دربرابرجامعه جهانی دریغ نورزیده وسهم فعال ګرفته واکنون هم که خودش به چنین حالت اسف بارمواجه شده ، بالای جامعه جهانی حق دارد که همرایش کمک و تعاون بی شایبه و بیغرضانه صورت ګیردک۰ اصولا ، انصافا واخلاقا یک وجیبه ومکلفیت انسانی بین ملت هاوکشور ها دانسته شده نه احسان ،مع الاسف همانطوریکه کشور وملت افغان در ګذشته قربانی جنګ سرد ابرقدرت های شرق وغرب ګردیده امروز نیزپایمال ومیدان تاخت وتازورقابت های ستراتیژیک قدرت های استعماری وسلطه طلب قرار ګرفته که تاهمین اکنون بحیث میدان بازی بزرګ سیاسی ، نظامی واقتصادی درتدوام قراردارد ۰

آنچه درینجا مناسب وقابل ذکردیده میشود اینست : (این یک اشتباه بزرګ جامعه جهانی ومخصوصا کشورایالات متحده امریکا بودکه به خون افغانها به یک قدرت بی رقیب و یکه تاز مبدل شد، که پس ازخروج قوای متجاوزروس شوروی افغانهاوافغانستان را ظاهرا به باد فراموشی سپردند وازهراس اینکه نشوددرموجودیت رهبرانی چون مولوی محمد یونس خالص ، عبدالرب رسول سیاف ، برهان الدین ربانی و انجنیرحکمتیاریک حکومت دیکتاتوری اسلامی شبیه ایران به سود همسایګان برضدغرب تشکیل شود ، ازبقدرت رسیدن تنظیم های ګویا افراطی درافغانستان باید جلوګیری بعمل آید وبرای اینکاردرخفاءدرصددوتلاش شکستاندن لیدرشپ وزعامت بین افغانها برامده ومیان تنظیمها وقوماندانان شان نیز تفرقه را بوجودآورد،ازطریق (C-I-A) به توزیع سلاح مستقیما به قوماندان ها آغاز کرد که این وسیله خوبی برای نزاغ بین قوماندانها ګردیده و میدان برای لاش خوران منطقوی مخصوصا ایران و پاکستان شغالی شده وزمینه بازګشت کمونستهای طرف دارروسها و تنظیمی ها ی ایجنتان و مزدوران ایرانی و پاکستانی را درقالت حکومت های تنظیمی مساعد ساختند ؛ ورنه یقینا که آن زمان بهترین فرصت و امکاناتی بود سهل واقتصادی وکم مصرف برای استقرار ثبات وایجاد یک دولت بی طرف و مفیدبرای حفظ  صلح وثبات کشور،منطقه وجهان ۰

اینست که آمریکا یان وانګلیس ها بخصوص وجامعه غربی وبین المللی ذیدخل بطورعام کفاره این اهمال و اشتباه تاریخی خود را پرداخته ولی هنوزهم بااشتباه بالای اشتباه ازنشست هاوکنفرانسهای لندن تا شیکا ګوکه جزلفاظی وجملاتی درروی کاغذ که هرګز زمینه تحقق وانفاذ درعمل به نفع آرامی ، آبادی وامنیت برای افغانها وافغانستان راحاصل نتوانسته ،بلکه هیچ دست آوردی دیګربرای تقرب به اهداف پوشیده ومرموزخودشان وتغیر وبهبوداوضاع افغا نستان را هم نداشته براه غلظ خودروانند که صلح وامنیت جهانی را روزتا روز به طرف تهدید وخطرجبران ناپذیرتر میکشانند۰(ادامه دارد )


December 28th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات